کد مطلب:26114
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
آيا در اديان ديگر آسماني مانند (يهودي، مسيحي و ...) نيز چيزي به نام عرفان وجود دارد و يا تنها در اسلام خلاصه ميشود يا وجودي كه با ورود اين دين تمام آن اديان نسخ شدهاند يا به گونهاي ديگر آيا مگر نه اين است كه شناخت ذات احديت تنها از راه كلام و رفتار سفراي آسماني كه حامل برنامههاي انسانساز ميباشد ممكن است در صورتي كه تمام آن اديان تحريف شدهاند و جز يك سري مطالب پوچ و بيمحتوا در آنها يافت نميشود پس چطور ممكن است از غير اين راه يك محدود بتواند نامحدودي را درك كند؟
متأسفانه شما به هنگام نوشتن سؤال كمي عجله كردهايد و بعضي قسمتهاي جملات شما نامفهوم شده است و من بطور كامل سؤال شما را نفهميدم ولي آنچه را كه از سؤال شما فهميدم توضيح ميدهم.
1ـ ما اول بايد به تعريف مشتركي از عرفان برسيم.
در اين نوشتار منظور ما از عرفان، شناخت خداوند است از طريق فكر در آفرينش، آيات الهي قرآن كريم و احاديث و آنچه كه اصطلاحاً عرفان، تصوف و كشف و شهود است منظور ما نيست.
2ـ با اين مفهوم تمامي اديان، عرفان دارند. و اصولاً اديان براي چنين معارفي آمدهاند تا بشر را هدايت كنند. علي ( ميفرمايند: من عرف ا... كملت معرفته. هر كس خدا را شناخت، معرفتش كامل شده است. و چنين كسي در روايات اسلامي عارف ناميده شده است. از نظر حضرت علي ( راه دستيابي به اين عرفان، از شناخت خودمان سرچشمه ميگيرد، كه مخلوق اوييم. ايشان ميفرمايند: عارف كسي است كه نفس خود را شناخت و سپس آنرا آزاد ساخت و از هر چيزي كه نفس را [از خدا] دور ميكند و به رنج و هلاكت مياندازد، منزه و پاك ساخت.2
3ـ اما همانطور كه اشاره كردهايد دين يهود و مسيحيت، توسط اسلام، نسخ و به قول امروزيها از رده خارج شدهاند بنابراين تنها راهي كه انسان را ميتواند به خداوند برساند از طريق عمل به ظاهر و باطن شريعت مقدس اسلام است و بس.
4ـ ولي اين مطلب كه فرموديد در آنها جز يك سري مطالب پوچ و بيمحتوا يافت نميشود، حرف صحيحي نيست و چنين ادعايي به نحو موجبه كليه، حتي بعد از تحقيق و مطالعه در اين خصوص نيز صحيح نيست.
تحريف به معناي آن است كه در اين كتب بخشي از آيات الهي حذف شده و بعضي مطالب پوچ و بيمحتوا و ساخت بشر داخل شده است. اما بسياري از مطالب همين انجيلها و توراتهاي موجود، نص تورات و انجيل اصيل ا كه ما نيز در بعضي مباحث علمي به آنها استناد ميكنيم و مطالب آنها هم افق با قرآن كريم است بنابراين نميتوانيم بگوييم همة مطالب آنها پوچ و بيمحتواست.
در پايان توجه به اين نكته مهم بسياري ضروري است كه عرفان مراتبي دارد و طبق آنچه حضرتعالي فرموديد: رسيدن به عاليترين مرتبه عرفان كه عرفان حقيقي و كامل است تنها يك راه دارد و آن راه پذيرش و شناخت ولايت معصومين( است زيرا عارف حقيقي كسي است كه چه در مرحله فكرو انديشه و چه در باب رفتار و عمل تابع انوار مقدّسه معصومين ( باشد زيرا پيامبر ( فرمود:
انا مدينة العلم و علي بابها من شهر علم هستم و علي در شهر علم است و هر كس بخواهد به شهر وارد شود بايد از دروازة شهر وارد شود.
عرفان نيز كه علم حقيقي است در انحصار پيامبر و آل پيامبر ( است و كسي كه از غير طريق ايشان بخواهد به عرفان برسد سرانجامي جز خسران و تباهي نخواهد داشت. لذا بعضي از عرفا نظير حضرت آقا سيد علي قاضي عليه الاف التهية و اثناء در مورد عرفايي مثل حضرت مولانا قائلند كه از شيعيان خاص حضرت علي ( بودهاند به دليلي كه ذكر شد.
منابع و مآخذ :
1- ميزان الحكمه ج 6ـ حديث 11934
2- همان حديث 1197
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.